علوم غريبه

بسمه تعالي

دوستاني تقاضاي داشتن اطلاعاتي در مورد علوم غريبه نموده بودند اما بدلايلي نمي توانيم توضيحات كامل بدهيم اما به تعريف هركدام از علوم كله سر خواهيم پرداخت شايد در آينده توانستيم آنها را مبسوط بيان نماييم :

1.    سيميا

  در چگونگي ضميميه كردن قواي ارادي يا قواي مخصوص مادي براي انجام تصرفات عجيب و غريب در موجودات طبيعي بحث مي كند يكي از شعب اين علم همان چشم بندي است كه به وسيله تصرف در قوه خيال بيننده آثار عجيبي به نظرش مجسم مي سازد اين علم واضح ترين اقسام سحر است.

2.   ليميا

  يا علم تسخيرات كه از كيفيت تاثير قواي ارادي به وسيله ارتباط با ارواح قوي عالم بالا مانند ارواح متعلق به كواكب يا ارتباط و استمدار از جن و تسخير آن ها بحث مي كند .

3.  هيميا

يا طلسمات كه از كيفيت تركيب و انضمام قواي عالم بالا با موجودات عالم پايين براي انجام تاثيرات غريبه صحبت مي كند .

4.   ريميا

  يا شعبده بازي كه درباره چگونگي استفاده از قواي مادي و خواص موجودات براي وانمود كردن آثار خارق العاده بحث مي كند .

5.   كيميا

  كه علم مخفي هم ناميده مي شود و آن تهيه طلا از مس مي باشد.  

ملحق به اين علوم علم اعداد و اوفاق كه درباره ارتباط اعداد و حروف مطالب به يكديگر و تشكيل جدول هاي خاصي به صورت مثلث يا مربع و قرار دادن حروف و اعداد مزبور را در خانه هاي آن ها بطرز مخصوصي براي رسيدن به مطالب مختلف . و علم خافيه كه درباره چگونگي تغيير و تكسير حروف ، اسم چيزي كه مورد نظر است و استخراج نام هاي ملائكه و شياطين موكل بر آن ها از آن و دعا كردن به اورادي كه از اين نام ها تشكيل يافته براي وصول به آن بحث مي كند .از آن جمله علم احضار ارواح مي باشد .

سحر

سحر عبارت است از : نوشتن يا خواندن اوراد مخصوص يا سوزاندن با آتش و دود كردن چيز هاي مخصوص ، نقش كردن صورت ، دميدن يا گره زدن و يا چيز خاصي را در جاهايي دفن كردن به طوري كه در قلب يا عقل شخص سحر شده اثر كند مثلا اگر غائب باشد اورا حاضر كند يا ايجاد محبت يا دشمني بين او و ديگري كند مثل جدائي انداختن بين افراد. (البته در دين ما جادوگري جز گناهان نابخشودني ذكر شده بنابراين صرف اين مطالب جنبه تئوري و دانستن دارد پس به كسي توصيه نمي شود .)

علوم خفيه

علوم خفيه به دسته علومي گفته ميشود كه دسترسي براي عموم آزاد نمي باشد كه عموما در كتب قديم بصورت رمز نوشته ميشده

شاخه هايي از اين علوم  هستند كه درك مطلب ان براي ما در اين عصر ثقيل ميباشد

از ديدگاه ما هيچ اتفاقي بي علت نمي باشد ورود شما به اين وبلاگ نشان از تمنيات دروني شما بوده كه شما را با ما پيوند ميدهد اميدوارم به مصداق شعر پر مغز مولانا كه مي فرماييد:

علم اگر بر تن زند باري بود
علم اگر بر جان زند ياري بود

تمامي انسانها به دنبال علم واقعي و ارزشمند بروند تا ياريگرشان باشد ما بي ادعا علم حقيقي را بتمامي علاقه مندان كه گاها سرگرداني زيادي هم در اين زمينه كشيده اند ارزاني ميداريم پس مطمئنا تمامي مطالب وبلاگ را به دقت مي خوانيد و پيگير عناوين آينده نيز خواهيد بود و از نظرات خود ما را بهرمند مي كنيد و هر گونه مشكل يا موردي داريد ميتوانيد با ما مطرح نماييد.

oloomgarebah@yahoo.com

به قصد بر آمدن حاجت در يك هفته در ساعت معين اين اذكار بسيار مفيد و مجرب است

(البته بعد از نماز )

شنبه:1060 بار «يا غني » براي توانگري

يكشنبه :489 بار «يا فتاح  » براي گشايش كار ها و بخت

دوشنبه: 129 بار « يا لطيف» براي حاجات نهان و غم هاي درون

سه شنبه :903 بار «يا قابض» جهت رسيدن به مطلوب

چهارشنبه : 541 بار «يا متعال » براي پيدا كردن شغل  و منصب

پنج شنبه : 308 بار «يا رزاق » جهت افزوده شدن روزي

جمعه : 256 بار «يا نور» جهت نورانيت دل و عزت بسيار مفيد است

رنگ چاكرا

انواع چاكرا در بدن

رنگ چاكرا : چاكراها به طور طبيعي  و معمول رنگ خاص خودشان را دارند.

چاكراي يك رنگ قرمز ٬ چاكراي دو رنگ نارنجي ٬ چاكراي سه رنگ زرد ٬ چاكراي چهار رنگ سبز ٬ چاكراي پنج رنگ آبي ٬ چاكراي شش رنگ نيلي ٬ چاكراي هفت رنگ بنفش و سفيد است. در زمان و حالتي كه چاكرا درست عمل مي كند و وظايف خود را به نحو احسن انجام مي دهد داراي رنگ طبيعي خود و قاعدتا رنگي روشن و شفاف است. 

مثلا چاكراي 3 در زمان فعاليت صحيح و درست بايد به رنگ زرد روشن و شفاف ديده شود . اما بروز اختلال در چاكراها و حتي در چاكراهاي مجاور٬ اندامها ٬ هاله و انرژي بر روي رنگ چاكراها تاثير مي گذارد و رنگ چاكرا را از روشني و شفافيت به تيرگي و كدر شدن سوق مي دهد٬ كه اين مساله نشانگر وجود يك اختلال ٬ مشكل ٬ بيماري و يا يك ناهماهنگي در قسمتي از وجود ماست. همانطور كه گفتيم ممكن است منشاء اين اختلال ذهن ٬ هاله و انرژي ٬ رفتار ٬ تغذيه ٬ حادثه و يا هر چيز ديگري باشد. مهم اين است كه اين اختلال در هر جاي بدن فيزيكي و متافيزيكي ما رخ دهد به بقيه قسمتها نيز كشيده مي شود مثلا ممكن است رنگ چاكرا به خاطر افكار مخشوش و نا هماهنگ به سمت تيرگي و كدورت ميل كند.

چاكرا اول :

نام سانسكريت اين چاكرا مولادهارا چاكرا مي باشد و به نامهاي : مركز ريشه٬چاكراي پايه و يا دنبالچه هم ناميده مي شود. چاكراي اول در جايي بين مقعد و اندام تناسلي قرار داردو با دنبالچه مرتبط است.اين چاكرا به طرف زمين باز مي شود. در مكتب اسرار آميز شرق سمبل اين چاكرا يك نيلوفر آبي با 4  گلبرگ ( 4 نادي ) مي باشد .يك چاكراي فعال به رنگ قرمز آتشين ميدرخشد و عنصر وابسته به آن خاك ( زمين) مي باشد و حس مربوط به اين چاكرا بويايي است . اصل اساسي اين چاكرا اراده فيزيكي وجود مي باشد . اندامهاي وابسته و بخشهاي تحت كنترل اين چاكرادربدن ٬ تمام قسمتهاي سخت بدن٬ مثل :(ستون فقرات استخوانها٬ دندانها٬ ناخنها٬) مقعد٬ راست روده٬ روده بزرگ٬ غده پروستات٬ خون و ساختمان سلولها مي باشد . غده درون ريزمربوط به اين چاكرا غده فوق كليوي است.اين غده هورمون آدرنالين و نورآدرنالين ترشح مي كند كه بر تنظيم گردش خون اثر دارد٬ از اين راه بدن ما قادراست بلافاصله نسبت به خواسته هاي مختلف واكنش نشان دهد٬علاوه براين غده فوق كليوي اثر بارزي بر روي تعادل درجه حرارت بدن دارد. چاكراي 1 به عنوان ريشه و بنيان نيروي حياتي چاكراهاي بالاتر عمل مي كند.اين چاكزا ما زا به دنياي فيزيكي وصل مي كند و انرژي هاي كيهاني رابه بدن فيزيكي و سطح مادي بدن مي فرستد .عملكرد صحيح چاكراي 1 باعث ايجاد تعادل و توازن د راعضا تحت تسلط اين چاكرا مي گردد . اگر چاكراي ريشه شما صحيح و هماهنگ كار كند ٬رابطه جسماني و عميقي را با زمين ٬يعني اين دنيا تجربه مي كنيد وزندگيتان بارور مي گردد . انرژي حياتي شما سالم خواهد بود.به زندگي و وجودتان عمق خواهيد داد. ويژگيهاي زندگيتان داراي موفقيت٬  استحكام و قوت دروني خواهد بود. دسترسي به اهدافتان در اين دنيا آسان است و زندگيتان با حمايت تزلزل ناپذيرالهي نگهداري مي شود. زمين براي شما جاي امني است و همه نيازهايتان را برآورده مي سازد. از نظر فيزيكي و مادي اندام و قسمتهايي را كه تحت پوشش اين چاكرا است را سالم مي بينيد. يعني : استخوانهاي سالم ٬ بدن مستحكم و قوي ٬گردش خون صحيح٬عملكرد صحيح غدد فوق كليوي ٬حرارت متعادل بدن و ...اگر چاكرا اول درست كار نكند يا نامتعادل شود ٬ افكار و اعمالتان عمدتا حول محور مالكيتهاي مادي و آسايش خاطر دور مي زند. افراط در مسايل احساسي و هيجاني مثل: غذاي خوب٬ الكل٬ سكس و...ايجاد مي گردد. دوست داريد هر كاري كه دلتان مي خواهد انجام دهيد٬ بدون اينكه به نتيجه اش فكر كنيد. ناتواني در صرف نظر كردن٬ مالكيت طلبي ٬ يبوست مزاج واضافه وزن ازنشانه هاي ناهماهنگي اين چاكراست. اعمالتان عمدتا حول محور موفقيت و نيازهاي شخصي دور مي زند نسبت به خواسته ديگران ناخودآگاه بي توجه مي شويد. در نهايت به نگرش خاصي واميالي كه نمي توانيد از آنها خود را خلاص كنيد٬چسبيده ايد. به راحتي ناراحت و آزرده مي شويد و ﭘرخاشگر خواهيد شد. دنيا براي شما جايي است كه  بايد به بهانه حفظ امنيت  و بقاي بشر در آن حاكم باشيد و استسمار كنيد. و از نظر جنسي نيز احساس سستي و كاهلي مي كنيد. بدنتان هميشه آزرده و خسته است. داراي جسمي كم بنيه و ناتوان هستيد. ﭘوكي و درد استوخوانها و تغيير شكل آنها نيز از نتايج ديگر ناهماهنگي چاكراي يك است. گردش خون نامنظم و بيماريهاي اندام تناسلي نيز از ديگر نشانه هاي عدم عملكرد درست اين چاكرا است.

چاكراي دوم :

نام سانسكريت اين چاكرا شوادهيستانا چاكرا مي باشد. نامهاي ديگر اين چاكرا چاكراي خاجي يا مركز ﭘيوند است.محل قرارگرفتن اين چاكرادرجلوي بدن چهارانگشت زيرناف يعني بالاي اندام تناسلي ودرﭘشت روي استخوان خاجي قراردارد.رنگ اين چاكرانارنجي است وسمبل آن نيلوفرشش ﭘراست(يعني شش نادي دارد.) غده درون ريز اين چاكرا ٬غدد جنسي هستند.عنصر وابسته اين چاكرا آب است و حس مربوط به آن حس چشائي است. اصل اساس اين چاكرا خلق وجود يا توليد مثل است و اندامهاي وابسته به آن لگن خاصره٬ اندامهاي جنسي٬ كليه ها٬ مثانه٬ تمام مايعات بدن مثل خون٬ لنف٬ ترشحات معده و اسپرم  مي باشد. چاكراي دوم مركز احساسات نخستين تصفيه شده٬ انرژي جنسي و خلاقيت است به عنصر آب نسبت داده مي شود كه منبع تمام حيات زيست شناختي است٬ آب بارور مي كند و دائما حيات نو مي سازد. عملكرد هماهنگ چاكراي دوم باعث ايجاد يك رفتار باز با ديگران مي گردد به خصوص در مقابل جنس مخالف رفتار طبيعي داريد.وقتي چاكراي دوم هماهنگ كار كند جريان انرژي خلاق حيات را در درون بدن و روان و ذهنتان جاري احساس مي كنيد٬ با اين جريان در شعف عميق خلقت قرار مي گيريد و زندگي دائما شما راسرشارازشور٬اشتياق و شگفتي مي كند. احساسات شما واقعي و درست و اعمالتان خلاق است.  نه تنها در زندگي خودتان بلكه براي ديگران نيز ايجاد انگيزه مي كنيد. عملكرد ناهماهنگ اين چاكرا باعث ايجاد بي تعادلي در احساسات و رفتار جنسي مي گردد. مثلا فعاليت بيش از حد چاكرا باعث زياده روي در رابطه جنسي مي گردد و فعاليت كم اين چاكرا باعث سركوب نيروي جنسي و ميل به سمت مسيري نادرست است٬ در هر دوي اين موارد تعادل بدن برهم مي خورد لازم است بدانيد كه چاكراي دوم تاثيرات بسيار زيادي در ايجاد تعادل يا بي تعادلي بدن ما دارد. گاهي اوقات چاكراي دوم مستقيما بر ذهن و افكار ما تاثير گذار است. يعني برهم ريختن چاكراي خاجي باعث به هم ريختگي ذهن و افكار ما مي گردد و بالعكس٬ يعني صحت و سلامت چاكراي دوم باعث مي گردد كه ذهن از اين ناحيه دچار اشكال و اختلال نگردد. همان طور كه لجام گسيختگي و طغيان اين چاكرا ويرانگر و مخرب است ٬ كم كاري آن باعث ركود جسمي٬ انزوا٬ سرد مزاجي٬ دل مردگي و نخوت مي شود. كنترل و مسير دادن به نيروي اين چاكرا باعث تعالي روح و ايجاد ارتباط صحيح و تعامل با عناصر دنيوي مي گردد.

چاكراي سوم :

نام سانسكريت اين چاكرا ماني ﭘورا چاكرا است و به نامهاي : شبكه خورشيدي٬ مركز ناف٬ معده٬ طحال و... نيز استفاده مي شود.محل قرار گرفتن اين چاكرا از جلو دو انگشت بالاي ناف ( در قسمت دل گاهي) و از ﭘشت در نقطه تقعر ستون فقرات مي باشد. رنگ اين چاكرا زرد است و عنصر وابسته به آن آتش وحس مربوط به آن بينايي است. سمبل اين چاكرا نيلوفر ده ﭘر است (ده نادي دارد.) اصل اساسي اين چاكرا قالب وجودي انسان است. اندامهاي وابسته به اين چاكرا قسمت تحتاني ﭘشت٬ شكم٬ دستگاه گوارش٬ معده٬ كبد٬ طحال٬ كيسه صفرا٬ دستگاه عصبي خودكار (غير ارادي) مي باشند.غده درون ريزآن پانكراس است كه انسولين ترشح ميكند. نقش بسيار مهميدر هضم غذادارد.باعث تنظيم قند خون وهمچنيندر سوخت و ساز كربوهيدراتها موثراست. چاكراي سوم اختيارات متعددي را داراست و به همين سبب چاكراي ﭘيچيده اي محسوب مي گردد. در اين چاكرا وارد حوزه فعاليت و ارتباط با ديگران در دنياي مادي مي شويم براي انسانهاي معمول چاكراي سوم نمايانگر بنياد خصوصيات فردي آنهاست. در اينجا هويت اجتماعي خود را ﭘيدا نموده و در جستجوي اثبات آن هستيم. مهمترين وظيفه چاكراي سوم تطهيروپاكسازي اميال و آرزوهاي چاكراهاي پايين تراست. در اين مركز آرزوهاي حياتي واحساسات چاكراهاي پايين تر درك مي شود٬به كلام در مي آيد و به قالب انرژي بالاتر تبديل مي شود كه با تلفيق با انرژي هاي چاكراهاي بالاتر به بودن ما شكل مي دهد . وقتي چاكراي سوم درست عمل كند احساس روشن بيني٬ شعف ورضايت دروني مي كنيم و اگر درست عمل نكند ٬ ياس و اندوه و عدم تعادل احساس مي كنيم .عملكرد صحيح اين چاكرا باعث ايجاد احساس آرامش ميگردد و زندگي و درون انسان را با هم هماهنگ ميسازد.ميتوانيد خود را كاملا باورمي كنيد وبه احساس و ويژگيهاي شخصي ديگران آنها احترام مي گذاريد .در اين زمان بين چاكراهاي پايين تر و بالاتر ارتباط صحيح و هماهنگي بر قرار مي گردد٬ كه به رشد همه آنها منجر مي شود. اين عملكرد به شما اجازه مي دهد تا آنچه را كه تا بحال تجربه نموده ايد٬ بپذيريد و در جهت رشد و تكامل خود بكار ببريد.    خواسته هايتان را با ديگران تقسيم مي نماييد و گذشت در ارتباط شما با ديگران ديده خواهد شد . عملكرد ناصحيح اين چاكرا باعث مي گردد كه شما همه چيز را براي خود بخواهيد و تمام كارها به ميل شما انجام شود. دوست داريد دنياي درون و بيرون را كنترل كنيد. غلبه٬ اعمال قدرت٬ تنگ نظري و خودپسندي از نتايج اختلال دراين مركز انرژي است . با اين وجود از اعمال خودراضي نخواهيد بود. فرصت رشد ارزشهاي دروني خود را نداريد. اصرار فراوان داريد تا فعاليتهاي بيروني را افزايش دهيد واحساسات آزار دهنده ٬ كمبودها و ضعفهاي خود را بپوشانيد . احساس نياز به آرامش دروني داريد٬اما نميتوانيد خيلي چيزها را رها كنيد تا به آرامش برسيد. د رنهايت تلاشهاي فراوان براي به دست آوردن ارزشهاي مادي نمي تواند شما را راضي و خشنود نمايد و از لحاظ فيزيكي نيز دچار مشكل خواهيد بود ٬غذا به درستي هضم نميگردد و به همين خاطرمواد مورد نيازبدن درست وبه موقع به اندامها نمي رسد٬د رنهايت تمام بدن دچارناهماهنگي مي گردد .

چاكراي چهارم :

نام سانسكريت اين چاكرا  آناهاتا چاكرا است و به نامهاي چاكراي قلب يا مركز قلب نيزناميده مي شود. محل قرار گرفتن اين چاكرااز جلو در وسط قفسه سينه و از پشت در نقطه تحدب منحني ستون فقرات است. اين چاكرا به رنگ سبزديده مي شود. عنصرچاكراي قلب هوا وحس مربوط به آن لامسه است. سمبل چاكراي چهارم لوتوس 12 پراست ( 12 نادي دارد) .غده درون ريزآن تيموس است ٬كه تنظيم رشد وسيستم لنفاوي رابر عهده دارد وهمچنين محرك وتقويت كننده سيستم ايمني است.اصل اساسي اين چاكرا ازخودگذشتگي و ايثاراست . اندامهاي وابسته به آن: قلب٬بالاي پشت٬قفسه سينه وصدري ٬قسمت پايين ريه٬خون و دستگاه گردش خون مي باشد. چاكراي چهارم د راصل رابط بين چاكرا هاست٬بدين ترتيب كه سه چاكراي پايين كه مراكز فيزيكي و احساسي هستند را به سه چاكراي بالايي كه مراكز ذهني و مذهبي هستند وصل ميكند. هدف اين چاكرا رسيدن به وحدت كامل از راه عشق است. مركز تمام آرزوهايي كه براي ارتباط صميمي و عميق ٬يگانگي٬ هماهنگي و عشق داريم. حتي زماني كه احساس غم به سراغمان مي آيد٬ درد ٬ يا ترس جدا شدن و از دست دادن عشق وعلاقه مربوط به چاكراي قلب است. اين چاكرا عشق بدون قيد و شرط را براي انسان به ارمغان مي آورد و هنگامي كه اين چاكرا با چاكراهاي بالاترارتباط برقرار مي كند٬ اين عشق به عشق الهي مبدل ميگردد. چاكراي قلب بسيار قدرتمند است و تحولات اين چاكرا بر تمام چاكراها و مسير زندگي انسان تاثير مي گذارد. ما با آن مي توانيم حتي تاثيرات شفابخشي بر ديگران داشته باشيم. اگر اين چاكرا درست و هماهنگ عمل كند مي تواند وجود ما را به كانال عشق الهي تبديل نمايد و عشق و رحمت خداوند به بندگانش از طريق ما جاري گردد٬ همانند دستگيري و كمك ٬همياري و از خود گذشتگي براي ياري ديگران . وجودتان عاري ازتنفر و تضاد است.حسادت و عدم اطمينان د روجود شما راهي ندارد وهر كاري كه انجام مي دهيد با احساس دوست داشتن واقعي تلفيق مي گردد. عملكرد صحيح اين چاكرا اين ديد را در شما تقويت مي نمايد كه همه مخلوقات خداوند جزيي از وجود شما هستند و ازاين احساس د رجهت نزديك شدن به خداونداستفاده مي نمايند.درقلب شما زندگي جريان دارد و بركت الهي درتمام وجوه زندگيتان جريان مي گيرد و به سبب همين درست كاركردن وظايف فيزيكي آن نيز به درستي انجام مي گردد ٬ وظايفي كه مربوط به اعضاي تحت كنترل آن است . عملكرد ناصحيح اين چاكرا ممكن است به اشكال مختلف خود را نشان دهد. مثلا اين كه بخواهيد به ديگران كمك نماييد و سخاوتمندانه عمل كنيد ٬بدون اينكه به سرچشمه عشق وصل باشيد. در اين صورت هميشه در ازاي نيكي و كمكي كه به ديگران مي كنيد توقع تشكر و قدر داني داريد و هنگامي كه اين امر از طرف ديگران اتفاق نمي افتد شما عميقا ازاينكه متحمل زحمت شده ايد دلسرد مي گرديد .از پذيرفتن عشق ديگران عاجزهستيد٬ شايد با خود فكرمي كنيد نيازبه عشق و محبتي كه ديگران به شما مي دهند نداريد٬اين افكار و تاثيرات كم كم به تخريب احساس دوست داشتن هرچند غير واقعي منجرمي گردد و چون نتيجه كارهايتان را آنگونه كه مي خواهيد نمي بينيد.ارزشها و نمادهاي عشق را در وجود خود از بين مي بريد.اين تغييرات كم كم به نتيجه عكس منجرمي گردد و چيزي كه فكر مي كرديد عشق و دوست داشتن است به صورت تنفر٬ حسادت ٬حرص٬بد بيني وغيره نمايان مي شود. افسردگي٬  سنگدلي٬بي تفاوتي٬احتياج به دوست داشته شدن به صورت كاذب ازديگرپيامدهاي عملكرد نادرست اين مركز دردرون بدن است.

چاكراي پنجم

نام سانسكريت اين چاكرا ويشودها چاكرا است و به نامهاي: چاكراي گردن يا گلو نيز ناميده مي شود.اين چاكرا ازجلودرحفره بين گردن و حنجره واقع شده است و از پشت دقيقا بين آخرين مهره گردن و اولين مهره ستون فقرات قرار دارد. رنگ اين چاكرا آبي و عنصر وابسته به آن اتر است. حس مربوط به اين چاكرا شنوايي و سمبل آن لوتوس 16 پر (16 نادي) است.غدد درون ريز مربوط به آن٬غدد تيروييد و پارا تيروييد هستند.اين غدد نقش بسيارمهمي دراستخوا بندي و رشد اندامهاي دروني دارد. تعادل بين رشد معنوي و فيزيكي راسازماندهي مي كند. باعث سرعت تبديل خون به انرژي و همچنين مصرف آن مي شود.متابوليسم يد را كنترل مي كند و كلسيم خون و بافتها را متعادل مي سازد.اصل اساسي اين چاكرا طنين هستي است و قسمتهاي وابسته بدن به آن عبارتند از:گردن٬گلو٬آرواره٬گوشها٬صدا٬ناي٬لوله هاي برونشي٬لب بالايي٬ريه ها و مري .چاكراي گلومركزظرفيت بيان٬ارتباط و الهام است.اين چاكرا پل بين افكارواحساسات٬انگيزه ها و واكنشهاي ماست. درعين حال محتواي تمام چاكراهارا به جهان بيرون منتقل مي كند.ابرازآنچه دردرون مااتفاق مي افتد برعهده اين چاكرا است.مانند:خنديدن٬گريه كردن٬احساسات عاشقانه وشادي٬دلواپسي ها و پرخاشگريها٬ آرزوها و تصميم ها ٬دانش و دريافتهاي دنياي درون ٬ ميل به دانستن رموز خلقت و ارتباط بين درون و بيرون و دنياي مادي با جهان باقي و همچنين دريافتهاي ما از آن جهان مانند الهام ٬مربوط به چاكراي پنجم است.ميل به تعالي و پيشرفت روحي نيز در ارتباط با اين چاكرا ايجاد ميگردد.عملكرد صحيح چاكراي پنجم باعث مي گردد شما افكار و احساسات خود را آزادانه و بدون ترس ابراز نماييد.اگر لازم باشد ميتوانيد كاملا ساكت بمانيد و با تمام وجود به ديگران گوش فرا دهيد.بدين ترتيب افرادي كه چاكراي 5 سالمي دارند مي توانند دوستان خوبي باشند. پيام طبيعت وآهنگ هستي را بهتر و بيشتر درك مي كنيد.مي توانيد نظرات و عقاييد خودتان را بدون ترس از واكنشهاي ديگران ابراز نماييد و به ديگران منتقل كنيد٬د رواقع شما احساس استقلال و استحكام دروني مي نماييد و شخصيت شما قوي و با ثبات است. عملكرد ناهماهنگ اين چاكرا باعث اختلال د رانرژيهاي دروني آن مي گردد و اولين تاثير آن ضعيف كردن ارتباط بين ذهن وبدن است.بدين صورت كه يا بيان وابرازاحساسات شما دچارمشكل مي گردد ياعكس العمل شما د ررابطه با احساساتتان بدون ملاحظه و فكرمي باشد وبرخوردتان غيرمنطقي وغيرعاقلانه است.ممكن است در صحبت كردن دچار اشكال گرديد مثلا لكنت زبان داشته باشيد يا اينكه نتوانيد مسائل را درست بيان نماييد.وزن شما دچارتغييرميشود٬خواب منظم وعميقي نداريد به همين سبب تلاشتان كم مي شود. براي اينكه توجه ديگران را به خود جلب نماييد سعي كنيد بيشتر صحبت كنيد وبه مسائل بيروني وكم اهميت براي جلب توجه تكيه كنيد.

چاكراي ششم :

نام سانسيكريت اين چاكرا آنجا چاكرا است وبه نام هاي چاكراي پيشاني٬چشم سوم ٬چشم خرد يا چاكراي چشم درون وچاكراي فرمان نيز ناميده مي شود. محل قرار گرفتن اين چاكرا ازجلو در فاصله يك انگشت بالاترازپل بيني و بين دو ابرو ودقيقا در وسط پيشاني و از پشت در نقطه برآمدگي پشت سر قرار دارد. رنگ اين چاكرا نيلي است تمام حس ها از جمله ادراك فرا حسي وحس ششم مربوط به اين چاكرا مي باشد.سمبل چاكراي ششم لوتوس96پر است(96نادي دارد)اصل اساسي آن دانش وجود است.غده درون ريز چاكراي پيشاني غده هيپوفيز است.از اين غده به عنوان غده اصلي نامبرده مي شود‘هورمونهاي آن عملكرد بقيه غدد را كنترل مي كند.  بخش هاي وابسته به چاكراي پيشاني عبارتند از:صورت ٬چشمها٬ گوش چپ٬بيني٬سينوسها٬مخچه ودستگاه اعصاب مركزي.حوزه اختيارات وتاثيرات اين چاكرا بر بدن بسيار زياد است. درك آگاهانه از هستي و وجود قوه حافظه واراده مربوط به اين مركز انرژ ي است.از بعد فيزيكي نيز مهمترين مركز فرمان براي دستگاه مركزي عصبي است. مهمترين وظيفه فيزيكي چاكراي ششم ادراك فراحسي يا روشن بيني است. همان گونه كه گفتيم يكي از اسامي اين چاكراچشم سوم است .چشم سوم يا چشم باطن اين امكان را فراهم مي سازد كه به درون واهميت اصلي هرچيزي پي ببريم.درواقع مسائل راهمانگونه كه هستند ببينيم. عملكرد صحيح اين چاكراباعث بازشدن چشم سوم يا چشم درون مي گردد. شناخت ومعرفت نسبت به حقايق فيلسوفانه٬عارفانه٬ودورازدسترس مي تواند از نشانه هاي باز شدن چشم سوم باشد.در اين حالت شما توانايي بالايي براي تجسم ودرك خيلي از چيزها را به طورحسي داريد. ذهن شما كنترل شده است ودرعين حال برروي حقايق اسرارآميز باز است.درك تان ازآنچه جهان مادي به شما مي دهد بسيار بيشتراست. قدرت همسان سازي وسوق دادن ايمان وآرزوهايتان به سمت حقيقت ازجمله نشانه هاي عملكرد صحيح چاكراي ششم است. اما روشن بيني يكي ازتاثيرات ٬پيشرفت وتعادل چاكراي سوم است.شما مي توانيد با باز بودن اين چاكرا با كرامت وجهان هاي ديگر ارتباط برقرار نماييد.تمام زواياي دنياي مادي برايتان شفاف مي گردد لزوم زيستن در دنياي مادي واين جهان را به خوبي درك مي نمائيد و به رشد وترقي وتجلي واقعيت وجودي خوددست مي يابد.ابعاد بيشمارهستي برايتان روشن ميگردد و مي توانيد رقص شگرف خلقت الهي را ببينيد.عملكردنا صحيح ونا هماهنگ اين چاكراعدم تعادل در حوزه ي اختيارات اين مركزرا باعث مي گردد. مثلا: پافشاري بيش از حد روي حوزه عقل ٬تصميمات زندگي را تحت تاثير قرار مي دهد وسعي مي كنيد تمام مسائل را از روش عقلاني وذهني بررسي نمائيد و فقط آنچه را كه با ذهن منطقي تان درك مي كنيد قبول مي نمائيد.بدين ترتيب توانايي انطباق مسائل با قوانين طبيعت را نداريد وبه سادگي قرباني تكبر روشنفكرانه خود مي شويد٬تنها چيزهايي را قبول مي كنيد كه ذهنتان بتواند درك كند و ازروشهاي عملي قابل اثبات باشد.دراين صورت است كه بسياري ازرخدادهارا به دليل عدم انطباق با ذهنتان به عنوان يك پديده غيرعملي وغير واقعي رد مي كنيد. در اين حالت است كه چاكرا هاي ديگر نيز از تعادل خارج شده وموفقيتهاي شما پايدار نخواهد بود. به دليل درست عمل نكردن چاكراي ششم وعدم ايجاد تناسب بين عقل و طبيعت وهمچنين تكيه بيش ازحد بردريافت هاي ذهني دچار سردردهاي مقطعي مي گرديدودر نهايت به علت ناهماهنگي بين چاكرا هاي پايين و چاكرا هاي بالا حقيقت را با تصورات خود آميخته مي سازيد ودر واقع مسائل غير واقعي را به عنوان تنها حقيقت موجود مي پذيريد، يعني ارتباط شمابا حقيقت قطع مي گردد.افكارشمابه سوي خط مشي موجود درجامعه گرايش مي يابد. بحث هاوگرايش هاي معنوي برايتان خسته كننده خواهد بود واز نظر فيزيكي گوش چپ٬ چشمها وبقيه اعضاءتحت كنترل چاكراي ششم نيز دچار اختلال در عملكرد مي گردند.

چاكراي هفتم:

نام سانسيكريت اين چاكرا ساهاسارا چاكرا است وبه نامهاي : چاكراي تاج٬مركز قله يا تولوس 1000برگ نيز٬ناميده مي گردد.محل قرار گرفتن اين چاكرا در بالاترين نقطه  بالاي سراست و رو به بالا باز مي گردد.رنگ چاكراي هفتم بنفش وسفيد است.سمبل چاكراي تاج لوتوس1000برگ واصل اساسي آن هستي محض است واندام وابسته به آن مخ مي باشد.چاكراي هفتم بالاترين چاكرا است وتمام چاكراها ي پايين تراز خود را تحت تسلط دارد.پس كمترين تحولات در اين چاكرا  بر روي تمام چاكرا ها و بدن تاثير خواهد گذاشت. چاكراي هفتم جايگاه تكامل انساني است.در واقع آغاز وپايان همه هستي ما از اين چاكراست. رنگ اين چاكرا ٬ رنگ مراقبه وايمان است. مركز اصلي دريافت انرژي و تقسيم انرژي هاي كيهاني مورد نياز بدن اين چاكراست.دامنه تحولات چاكراي تاج بسيار وسيع است.  هرچه دهانه چاكرا بازتر باشد انسان به تعالي نزديكتر است .عملكرد صحيح چاكراي هفتم باعث ايجاد رابطه هماهنگ بين درون و بيرون مي گردد. د راين مرحله احساس يكي شدن با هستي را بيشتر تجربه مي نماييد. آگاهيتان كاملا آرام و باز است و هر چه رشد چاكراي هفتم بيشترشود اين لحظه ها را بيشترتجربه مي كنيد.تا زماني كه به صورت يك واقعيت دايمي نمايان     مي شود. دريچه آگاهي و واقعيت به روي شما باز و بازتر مي گردد.انگارتازه ازخوابي طولاني بيدارشده ايد  زندگي در واقعيت را تجربه مي نماييد.وجودتان را خالي مي كنيد تا ازانرژي هستي الهي لبريز گردد.خويشتن خويش را پيدا مي كنيد و دريچه اي مي شويد براي رساندن نورالهي به قلب كساني كه آماده دريافت آن هستند. بيشتر از هر زمان احساس بي نيازي داريد. د رمي يابيد مسايلي كه تا كنون قبول داشته ايد با حقيقت محض در تضاد است و آنچه را كه اكنون به عنوان حقيقت درمي يابيد با دريافتهاي قبلي شما كاملا متفاوت است.بركت عظيم الهي در زندگي شما جاري خواهد شد٬ مراقبه و خدمت عابدانه با شما همراه و جزيي از وجودتان خواهد شد.عملكرد ناهماهنگ چاكراي تاج ارتباط بين فضاي بيكران آسمانها وچاكراهاي پايين و بدن فيزيكي را دچار اشكال مي نمايد.بزرگترين مركز جذب و انتقال دانش درست عمل نمي كند. درگير شدن و ماندن در اين دنيا و مسايل مربوط به آن از اولين پيامدهاي ناهماهنگ بودن اين مركز انرژي است. د رگيريهاي ذهني جزء جدايي تاپذير زندگي و وجودتان مي گردد و اين ذهن ناآرام و درگيرحتي كوچكترين رفتارها و بازتاب آنها را به سوي شما، تحت تاثيرقرارميدهد. تمركز كافي براي انجام تخصصات وحتي كارهاي معمول زندگي را نداريد و بدنتان كم كم دچار بيماري هاي مختف مي شود كه منشاء تمام آنها ذهن در گير شماست ٬كه از آنها به عنوان بيماريهاي عصبي ياد مي گردد. بزرگترين هدف انسان يعني ميل به سوي تكامل و سعادت واقعي كاملا تحت تاثير قرار مي گيرد و انسان دچار روزمرگي و مشكلات به اصطلاح دنيوي مي گردد.مطالب فوق تعبير و تفسيرعملكرد صحيح و ناصحيح تمام چاكرا ها بود. همانطوركه در فصول قبل اشاره شد٬مسايل وعناصرگوناگوني دربهم ريختن چاكراهاي ما تاثيرگذارند٬ عناصر مواد و واكنشهاي بسياري نيز براي درمان و بر طرف كردن اين عيوب وجود دارند. به عنوان مثال با عواملي چون: رنگ ٬صوت ٬سنگ نور٬ غذا٬ كلام٬كار٬ ورزش٬ خنده٬ انرژي٬تنفس٬ طرزپوشش ٬فكر٬ آب٬موسيقي٬ طرز چيدمان وسايل منزل٬ محبت٬ طبيعت٬ عشق و خيلي چيزهاي ديگر مي توان تاثير خوب يا بد برچاكراها و روند رشد انسان گذاشت.