علوم ماورا

سوالاتي آورده شده است كه به شما كمك مي كند تا با چاكراهاي خود بيشتر آشنا شويد. با خود روراست بوده و سعي كنيد با تمركز و دقت به سوالات پاسخ دهيد.بعد از اينكه به تمامي سوالات پاسخ داديد به قسمت پاسخ به سوالات مراجعه كنيد و با توجه به آنها پي ببريد كه كدام يك از مراكز انرژي شما قوي و كدام يك ضعيف است.

قسمت اول:(چاكراي قرمز)

قسمت دوم:(چاكراي نارنجي)

قسمت سوم:(چاكراي زرد)

قسمت چهارم:(چاكراي سبز)

قسمت پنجم(چاكراي آبي)

قسمت ششم:(چاكراي لاجوردي)

قسمت هفتم:(چاكراي بنفش)

4.  آيا احساس مي كنيد كه هدف و روح معنوي داريد؟

نتيجه گيري :

 هر يك از قسمتهاي بالا به يكي از چاكراها وابسته است . اگر شما در قسمتي چهار پاسخ بله داشته باشيد، بدين معناست كه شما با چاكراي مربوطه در ارتباط هستيد.اگر سه پاسخ بله داده باشيد شما چاكراي مربوطه را به خوبي ميشناسيد و اگر در قسمتي دو پاسخ بله داده باشيد اين احتمال وجود دارد كه شما از چاكراي مربوطه استفاده مي كنيد ولي از عملكرد آن هيچ گونه آگاهي نداريد.اگر تنها يك پاسخ مثبت داشتيد و يا هيچ يك از پاسخهاي شما مثبت نباشداين بدان معني است كه شما اطلاع كمي از توانايي چاكرا ي خود داريد.

چاكراهامراكزو كانونهاي مدورانرژي‌ در بدن اثيري انسان هستند.چاكراها به مدارهابه انرژي مربوطند كه به موازات مغز در اطراف ستون فقرات قرار دارند. چاكراها در بر گيرنده و گرد آورنده هاله هاي انرژي (پرانا) موجود در فضا هستندكه انرژي منتقل كرده و جريان مي دهند. هر چاكرا با بخش و عضو خاصي از كالبد ارتباط دارد و انرژي لازم براي عملكرد آنرا توليد ميكند. هر چاكرا مربوط به جنبه هاي خاصي از رفتار و رشد انساني است.

چاكراهاي پاييني با عواطف و نيازهاي اصلي بدن مربوطند و داراي فركانس پايينتري هستند و طبيعت خشن تري دارند.انرژي چاكراهاي بالايي با فركانس بالا و مربوط به اهداف و قواي معنوي و ذهني متعالي است.

مسدودشدن جريان انرژي در چاكراها ميتواند در جسم، ذهن و روح عدم تعادل ايجادكند. چاكراها تحت هرتاثير خارجي واكنش نشان ميدهند، گشوده وباز يا جمع وبسته ميشوند. در شفابخشي كه با پاكسازي چاكراها و تعادل بخشيدن به آنهاصورت مي گيرد و در روشهاي مراقبه، پاكسازي انرژيهاي پايين و هدايت آنها به سمت بالايي ست. 
به تعبيري ديگر در بدن هرموجود زنده مناطقي براي دريافت انرژي الهي وجود دارد كه به اين مناطق چاكرا مي گويند.
اين مراكز امكان جريان يافتن انرژي به داخل و خارج از بدن را فراهم آورده وبراي كنترل اين جريان داراي مكانيسم هاي تنظيم كننده مي باشند.
ساقه ي لوله اي شكل چاكراها به يك مجراي اثيري در نزديكي ستون مهره ها پيوند ميشود. اين مجرا چاكرا ها را به هم پيوند مي دهد و اين امكان را فراهم
مياورد تا انرژي ورودي به يك چاكرا عمل اورده شده و به چاكراي ديگر
فرستاده شود. ضمن انكه جريان در مجراي اثيري به سمت بالا سير مي كند اين انرژي ها به تدريج پالوده ترميشوند. اين نقاط ِ پيوند همچنين از طريق غدد درون ريز در كالبد خاكي راهي ايجاد مي كنند.
انرژي هاي ورودي به اين راه بر اندام هاي مجاور تاثير مهمي دارد.
تعداد چاكراها هفت بوده كه در زير شرح داده مي شود و محل چاكراها رايجترين روش نام گذاري انهاست.

1-  چاكراي
اول كنداليني كه قاعده ، ريشه اي و پايه اي نيز خوانده ميشود: درانتهاي
ستون مهره ها ( دنبالچه) جاي دارد. محل شادابي و حيات جسمي و ميل اساسي به بقا و تنظيم كننده اعمالي كه بدن و جسم را نگه ميدارد. غده مركزآن غدد فوق كليوي وعضوآن هم غدد فوق كليوي ميباشد.   اين چاكرا از زمين انرژي مي گيرد.

2-  چاكراي دوم  خاجي كمي پايينتر از ناف و درست زير ناف و در جلو استخوان خاجي قرارگرفته ومركز انرژي جنسي گيرنده و فرستنده و نَفس ميباشد. مركز درك مستقيم احساسات انسانها و تبديل آن به يكي از مراكز ادراك ماوراء حسي است. مركز آن غدد جنسي و عضوهاي آن رانها و اعضاء توليد مثل ميباشند.  

3-   چاكراي سوم شبكه خورشيدي كمي بالاتر از ناف مركز واقعي بدن   درست زير استخوان جناغ و حجاب حاجز(ديافراگم)  قراردارد. محل انتقال انرژي بدن كه عواطف ناخالص و تمايل به قدرت است. ناف دراين چاكرا اهمييت فراوان دارد. غده آن لوزالمعده و اعضا آن معده، كبد وكيسه صفرا ميباشد.

4-   چاكراي چهارم قلب درمركز قفسه ي سينه و در بالاي قلب قراردارد. مركز عواطف واقعي، برادري، شفقت، خلوص، عشق و رشد معنوي است   و با تمام جنبه هاي عشق درزندگي مربوط مي شود.غده آن تيموس واعضا آن قلب، كبد، ريه ها و گردش خون ميباشد.

5-  چاكراي
پنجم حنجره اي يا گلو كاراين چاكرا ارتباط بين خويش و خلاقيت است. ضمنا ًصداي كودك درون شما را به گوشتان ميرساند. صداي درون از كرانه هاي ماوراءحسي. مركز آن غده تيروئيد و اعضا آن گلو، ششهاي بالايي، بازوها و مسيرگوارش است.

6-   چاكراي
ششم چشم سوم در وسط پيشاني و بين دو ابروست، كه مركز ادراكات ماوراء حسي،پيش گويي، تله پاتي و مركز اراده و خرد است. مركز روح و مركز ديدن توسط چشم ميباشد. مركز آن غده هيپوفيز و عضوهاي آن اعضاء ستون مهره ها، مغزپاييني، چشم چپ، بيني و گوشهاست.

7-   چاكراي هفتم تاجي يا بالا سري ( لوتوس) مخصوص بالا ترين سطح آگاهي ميباشد. مركز آن غدد صنوبري است.

چاكراي اول:

پايه ستون فقرات، محل ورود پرانا (انرژي حيات انسان).
رنگ: قرمز، نشانه زندگي، قوت، نيروي حيات و طبيعت فيزيكي است. طبيعت رنگ قرمز با آتش و خشم مرتبط است.
تمام سنگهاي قرمز: مرجان، ياقوت كبود، سنگ يشم، بلادستون.
خواص درماني:
1- بهبود كم خوني (از جمله   لاغري، فقر غذايي، سرمازدگي).
2- غش.

چاكرا ي دوم:
پايين شكم، مرتبط با طحال و دستگاه توليد مثل.
رنگ: نارنجي، نشانه غلبه بر خشم و كنترل بر خويشتن است.
تمام سنگهاي نارنجي: كارنلين (عقيق قرمز)، اُپال آتشين (يشم و عقيق آتشين)، يشم نارنجي.
خواص درماني:
تنظيم هضم غذا و گردش خون.

چاكراي سوم:

ناف و سولر پلكسوس، مرتبط با دستگاه گوارش و غده ي فوق كليوي.
 رنگ: زرد، نشانه ذهن، هوش، فهم، درايت زياد، عقل و ذهنيت است و در ارتباط با احساسات و قدرت فردي  مي باشد.
تمام سنگهاي زرد و طلايي: توپاز (ياقوت زرد)، سيترين، كهربا.
 خواص درماني:
1- در شرايطي كه سيستم عصبي آسيب پذير مي شود و انرژي مربوط به سولر پلكسوس از تعادل خارج مي گردد، مي تواند متعادل كننده باشد.
2-  در بيماري ديابت (مرض قند).
3- يبوست.
4- اگر كسي به طور غير عادي لاغر باشد (يعني اشعه قرمز را زياد جذب مي كند) رنگ زرد اين شرايط را در سيستم فيزيكي بدن خنثي مي كند.
5- اگر كسي بيش از حد چاق باشد (رنگ آبي را زياد جذب مي كند) رنگ زرد آن را خنثي مي كند.

چاكراي چهارم:

قلب، عشق الهي، جوهر هستي، دستگاه گردش خون، سيستم لنفاوي و سيستم ايمني.
رنگ: سبز، نشانه هارموني (هماهنگي)، همدردي، خلاقيت، سلامت و فراواني است.
تمامي سنگهاي سبز: زمرد، تورمالين سبز، مالاكايتو، جيد، كرايزوپريز، دايوپتز، پريدات، اون تورين، عقيق خزه اي، يشم سبز.
در طيف رنگي، رنگ سبز در حد ميانه است. سه رنگ اول (قرمز، نارنجي و زرد) مربوط به جنبه هاي فيزيكي و سه رنگ آبي، نيلي و بنفش مربوط به جنبه هاي ذهني و رواني مي باشند.
خواص درماني:
1- تنظيم دستگاه گردش خون، فشار خون و قلب.
2- تمدد اعصاب و شارژ انرژي حياتي.
3-  هر كس كه محتاج انرژي است كمك مي كند.

چاكراي پنجم:

مركز گلو، مرتبط با دستگاه تنفس (محل ورود پرانا).
ابراز وجود و خلاقيت، اعتماد به نفس، احترام به خود و كار آيي.        
خواص درماني:
1- بيماريها يا مشكلات گلو.
2- انواع التهاب ها.
3- خونريزي هاي داخلي.

چاكراي ششم:
چشم سوم يا غده هيپوفيز، ديدن دروني و بيروني، مرتبط با سيستم عصبي و غدد مترشحه داخلي.
رنگ: نيلي، نشانه مرزهاي صوفيانه، نيل به روحانيت، خودكفايي و عقل مي باشد.
 تمام سنگهاي نيلي: آنديگو، سفير نيلي، آزورايت.
خواص درماني:
1-  بهبود بيماري هاي ذهني و رواني.
2- كمك به گشودن چشم سوم.

 چاكراي هفتم:
تاج سر يا غده مخروطي (صنوبري)، محل ورود پرانا.
رنگ: بنفش، نشانه تسلط روحاني است، بالاترين و عميق ترين نوري است كه با بالاترين عامل در وجود ما كه همان چاكراي هفتم است در رابطه است.
تمام سنگهاي بنفش: آمتيست و فلورايت.
خواص درماني:
1-  كمك به رفع بي خوابي.
2- رفع هر نوع بيماري يا نارسايي ذهني و اختلالات رواني.

تاثير سنگ ها بر علوم ديگر
در يونان باستان، به مردم توصيه مي شد سنگها را در كيسه چرمي كوچك با خود حمل كنند، به صورت گردنبند به گردن خود بياويزند يا به صورت پودر يا معجون از راه خوراكي استفاده كنند تا به اين وسيله از ارواح پليد، انواع بيماري ها، چشم زخمها و بلايا و فجايع در امان بمانند. ارسطو فيلسوف مشهور يوناني نيز از قدرت ويژه و منحصر به فرد سنگ هاي شفابخش صحبت كرده است.
اعتقاد به نيروي فوق العاده سنگ ها باعث شده است كه از اين علم در شاخه هاي ديگر هم استفاده كنند. در مديتيشن از سنگ هاي كريستالي كوارتز استفاده مي كنند. آنها معتقدند اين سنگ در بازكردن چاكراها تاثير بسيار بيشتري دارد. براي اين كار تكه هاي كريستالي بزرگي از كوارتز را به صورت دايره مي چينند و خودشان در وسط آن قرار مي گيرند.

سنگ ها به دنياي جادو و ماوراء الطبيعه نيز راه يافته اند. سنگ درمانان معتقدند كه عصاي جادوگران قديمي در سرخود دو تكه سنگ بزرگ داشته كه اين دو سنگ با تاثيري كه روي هم داشته اند قدرت چند برابري به صاحبشان مي داده اند. امروزه نمونه هايي از اين عصاها توسط درمانگران سنگ دوباره بازسازي شده و اگر بخواهيد مي توانيد يكي از آنها را براي خود تهيه كنيد تا قدرت جادويي داشته باشيد.

حالا ديگر بسياري از مراكز ماساژ با استفاده از سنگ هاي درمانگر اين كار را انجام مي دهند. ممكن است شما از تاثيرات سنگ ها چيزي ندانيد اما تاثير آنها را حتما حس خواهيد كرد. براي هنرمندان زمرد مي تواند در افزايش ادراكات شهودي موثر باشد و نبوغ هنري را افزايش دهد.

اگر خلبان يا مهماندار هواپيما هستيد و يا به هرعلتي مدام در سفرهاي هوايي هستيد يا از سفر هوايي واهمه داريد، فيروزه كه به سنگ حامي هم معروف است مي تواند به شما احساس امنيتي بيشتري دهد. باور كنيد سنگ درماني براي هر مشكلي چاره اي دارد. تا آنجا كه اين باور وجود دارد به گردن آويختن ياقوت قرمز، پيوند هاي زناشويي را محكم تر مي كند. براي اينكه عشق بين خود و آنكسي را كه دوستش داريد افزايش دهيد گردن بندي از لاجورد به گردن بياويزيد، چون لاجورد عشق و دوستي را زياد مي كند.
با سنگ ها سلامت باشيد
بيشترين ارتباط سنگ درماني امروزه با علم پزشكي برقرار شده است. سنگ ها تاثيرات شگفت آوري بر جسم و روان مي گذارند. اگر چه تاثير دراز مدت سنگ ها بر انسان و دلايل علمي اين تاثيرات هنوز در هاله اي ابهام و ترديد است.
كوارتز كريستال طبيعي و تسكين دهنده سيستم عصبي است. اين سنگ نيروهاي اخلالگر محيط را از بين مي برد و باعث آرامش انسان مي شود. اگر يك كوارتز در اطاقي كه در آن زندگي مي كنيد داشته باشيد انرژي منفي محيط را مي گيرد و به شما آرامش مي دهد.
سنگ اونيكس اعتياد را درمان مي كند. كاهنان مصري استفاده از اين سنگ را به معتادان توصيه مي كردند. اونيكس از لحاظ رواني باعث هماهنگي روحي انسان مي شود و دلگرمي به زندگي را افزايش مي دهد. اين سنگ با بالا بردن خود باوري و اعتماد به نفس موجب درمان اعتياد مي شود.
براي درمان كساني كه تمايل به خودكشي دارند و دچار افسردگي هستند از سنگ كريستالي زرد رنگ «سيترين» استفاده مي شود. اين سنگ ضد افسردگي و نگراني است و عوارض ديابت را از بين مي برد. علاوه بر اين ها سوخت و ساز سلولي را هم افزايش مي دهد، بنابراين استفاده از آن براي افراد چاق توصيه مي شود.
عقيق براي بيماري ها و ناتوانيهاي چشمي بسيار موثر است و همچنين دارويي تقويتي براي دستگاههاي توليد مثل مي باشد و در واقع از روح جديد حمايت مي كند زيرا در دوران بار داري بسيار تأثير برنگيز است .
اوپال از خانواده عقيق، سنگي متعلق به كشور استرالياست اين سنگ فشار خون را افزايش مي دهد و افسردگي را از بين مي برد به همين دليل به طلسم خوشبختي معروف است و طرفداران فراواني دارد.

 سنگ هاي شفا بخش براي خانم ها

قرار گرفتن هر انرژي در حوزه مغناطيسي انسان هاي زميني، ممكن است مفيد يا مضر باشد. گاه اين اثرات زياد و گاهي كم است. هنگامي كه شما انرژي درمانگر را دريافت مي كنيد، اگر از آن بيش از حد استفاده كنيد، مضراتي به دنبال خواهد داشت. بنابراين شما بايد حتما از اين نوع انرژي ها با رعايت دقيق مدت زمان بيان شده استفاده نماييد.

زن ها در هر سن و سال و در هر مرحله از شفا و بهبودي خويش، مي توانند از سنگ ها استفاده كنند. شناخت و آگاهي از خويشتن در طي يك سفر معنوي، كار ساده و آساني نيست و احتياج به زمان و منافع بسياري دارد. بعضي افراد قادر نيستند خطرات و هراس هاي ناشي از پايين انداختن نقاب هايي كه بر چهره زده اند را بپذيرند و خود واقعي خويش را آشكار كنند و به گوهر ناب زندگي دست يابند.

«ايزس بدون روبنده» نام يكي از الهه هاي مصري است كه چهره اش را با پارچه قرمزي پوشيده بود و نماد جهالت و احساسات گرايي است كه هميشه در ميان انسان و حقيقت قرار گرفته است. ايزس، روبنده خود را براي فرزانگان و خردمندان برمي دارد و اسرار جهان هستي را براي آنها آشكار مي كند. اين سفر دروني براي آنهايي كه قادرند در برابر قدرت طوفاني آگاهي كامل تاب بياورند، بسيار مقدس و ارزشمند است. در اين سفر خيالي، سنگ هاي جواهر نقش شفا دهنده ايفا مي كنند. اين سنگ ها همچون اسرار دروني يك زن، به فرآيند پايين انداختن روبنده از چهره ايزس دروني كمك مي كنند و باعث مي شوند همه موانعي كه بر سر راه شناخت خويشتن خود ايجاد كرده ايم از ميان برداريم. جواهرات شخص را مورد حمايت قرار مي دهند و به شفا و آرامش عميق و دروني زن كمك مي كنند. از جمله سنگ هاي جواهر شفابخش براي زنان مي توان به موارد زير اشاره كرد.

لعل بنفش:

لعل بنفش يا «سنگ شفادهنده»، بدبيني و منفي گرايي را از وجود فرد دور مي كند و به او صفا و پاكي مي بخشد. اين سنگ احساس حقارت و خود كم بيني را در فرد از بين مي برد و به او يك چشم انداز معنوي مي بخشد. آرامش و صبر را در شخص افزايش مي دهد و قلب را سبك مي كند.

اشك سرخ پوست:

اشك سرخ پوست يا «سنگ غم» كمك مي كند كه اشك هاي شخص از چشمان او جاري شود و همه موانعي را كه فرد را از تجربه غم و اندوه سنگين باز مي دارد، از ميان برمي دارد. اين سنگ همه عقده هاي فروخفته را بيدار مي كند و باعث سبك شدن روح مي شود. اين سنگ غم و اندوه شخص را از او مي گيرد و تغيير رنگ مي دهد و تيره مي شود.

كهربا:

كهربا يا «سنگ آرامش دهنده» نوعي كريستال است كه به اعصاب شخص آرامش مي بخشد. انرژي هاي منفي را از فرد دور مي كند و او را تشويق مي كند كه زندگي را زياد سخت نگيرد. اين سنگ همچنين در طي مراقبت هاي بعد از عمل جراحي مي تواند آرامش دهنده هيجانات و عواطف باشد.

نكته:

بهتر است بيمار هنگام دريافت انرژي هاي شفابخش، در مكاني به دور از صداهاي متفرقه قرار داشته باشد، چرا كه ارتعاشات صوت بسيار قوي بوده و باعث بر هم زدن ارتعاشات و مدارات و حتي انرژي هاي آزاد شده مي شود و از ورود اين نوع انرژي ها به مدارات مغناطيسي بدن انسان جلوگيري مي نمايد.

 سنگ هاي شفا بخش براي آقايان

مردها، كريستال ها و سنگ جواهرات را اغلب به صورت انگشتر، گردن بند و ... به كار مي برند يا در روي لباس هاي رسمي خود مي آويزند تا موقعيت و منصب خود را در جامعه مشخص كنند.

در دوران قديم، جنگجويان كريستال هاي براق را طي جنگ بر روي سپرهاي محافظ خود جاسازي مي كردند تا از آنها محافظت كند.

ساخت جواهر آلات و سنگ هاي قيمتي تزئيني هنوز هم عمدتا به دست مردان انجام مي گيرد. اما استفاده از فلزات گرانبها و جواهر آلات مصنوعي، به تدريج جايگزين استفاده از سنگ جواهرات مي شود.

استفاده از سنگ هاي شفابخش بعد از حكايت شاه آرتور(پادشاه انگلستان) با جادوگر خود(مرلين) كه در غار سنگي زندگي مي كرد، در ميان مردم رواج يافت.

اگر خجالت مي كشيد كه در جلوي مردم از اين نوع سنگ ها استفاده كنيد، مي توانيد كريستال هاي شفابخش خود را در يك كيسه كوچك قرار دهيد و آن را به گردن خود بياويزيد و در زير پيراهن پنهان كنيد. سعي كنيد كريستال هايي انتخاب كنيد كه نسبتا مسطح باشند تا  كيسه مزبور چندان برجسته نباشد. كريستال ها را همچنين مي توانيد درون كيسه اي كوچك قرار داده و آن را درون جيب پيراهن خود قرار دهيد يا در محل كار خود مي توانيد كريستال ها را به عنوان اشياي تزئيني درروي ميز قرار دهيد. اگر كسي راجع به آنها پرسيد مي توانيد در جواب بگوييد كه جنبه تزئيني دارد يا براي بچه خود خريده ايد كه به كلاس درس علوم خود ببرد.  يا در هنگام شب، كريستال ها را مي توانيد در زير بالش يا تشك خود قرار دهيد. فراموش نكنيد كه سنگ هاي شفابخش خود را حداقل ماهي يك بار بشوييد و تميز كنيد. در ادامه چند سنگ مختلف براي شفابخشي مردان انتخاب شده و خصوصيات آنها براي شما آمده است.

لعل بنفش:

لعل بنفش يا «سنگ شفابخش اساسي» يكي از مهم ترين سنگ هاي شفابخش است كه قدرت پاك كنندگي و تصفيه نفس را دارد و همه انرژهاي منفي را از وجود مرد بيرون مي راند. براي دور كردن نيروهاي منفي از وجود خويش، مي توانيد چند سنگ لعل بنفش را در خانه يا دفتر كار خود نگهداري كنيد. اگر از نگراني و اضطراب رنج مي بريد يا مشكل تنفسي داريد، چند تكه از اين سنگ را در جيب پيراهن خود بگذاريد تا نزديك سينه تان باشد. لعل بنفش همچنين براي ميگرن و دردهاي مفاصل مفيد است.

حجر سيلان:

حجر سيلان يا «سنگ نيروي جنسي»، تقويت كننده نيروي جنسي و قواي جسماني است. هنگامي كه در جريان زندگي روزمره دچار خستگي و محروميت و بي مهري مي گرديد، حجر سيلان مي تواند قواي تحليل رفته را به شما بازگرداند و به شما روحيه و نشاط ببخش

يشم سبز:

يشم سبز يا «كريستال آرامش بخش» كه «سنگ ورزش» نيز ناميده مي شود، تقويت كننده چالاكي و چابكي فرد است. اكثر مردان شرق دور با فوايد اين سنگ آشنا هستند. كساني كه از اين سنگ استفاده كرده اند مي گويند پا به پاي افزايش سلامتي فرد، رنگ اين سنگ تيره تر مي شود و هر چقدر از سلامتي فاصله بگيريد رنگ آن روشن تر مي شود.

يشم سنگي مناسب براي مديتيشن است كه شادي عميقي در روح ايجاد مي كند و باعث احساس صلح ، نظم و تجديد افكار مي شود . اين سنگ به زندگي احساسي ما تازگي مي بخشد و آن را اصلاح و ما را متعادل مي كند، و قدرت عشق و دلباختگي را نيز در ما به وجود مي آورد .

بعضي ها نيز مي گويند اين سنگ خوش شانسي مي آورد.

الماس:

الماس يا «سلطان سنگ ها» باعث تقويت انرژي هاي دروني فرد مي شود و ترديد و دودلي و بي ثباتي او را از بين مي برد. هر چه كيفيت اين الماس بهتر باشد، اثر آن بيشتر است. الماس باعث تحرك و شادابي شخص مي شود و عزت نفس را افزايش مي دهد.

هماتيت:

هماتيت يا «سنگ استرس» نوعي كريستال است كه براي تقويت منطق، توانايي هاي رياضي، تفكر منطقي و دانش عميق به كار مي رود. اين سنگ همچنين خلاقيت فرد را افزايش مي دهد و باعث افزايش تمركز مي شود. هماتيت هر گونه امواج منفي را به سوي صاحب آن باز مي گرداند و مانع از استرس و فشار روحي مي شود. اين كريستال مثل تكه اي آهن ربا، درد پا يا درد كمر را جذب مي كند و براي رفع دردهاي عضلاني يا مفاصل نيز مفيد است. هماتيت براي رفع بي خوابي نيز مورد استفاده قرار مي گيرد.

سنگ لاجورد:

تحريك كننده قواي ذهني و تقويت كننده قوه درك شهودي.

كوارتز سرخ:

برطرف كننده احساسات منفي و تقويت كننده عشق و انعطاف پذيري

كوارتز دودي:

برطرف كننده پرخاشگري و خشونت و وسوسه هاي شيطاني، تقويت كننده حس مسئوليت، شجاعت و اعتماد به نفس.

شهادت آب

يك محقق ژاپني با انتشار يافته‌هاي تحقيقات خود مدعي شد كه مولكول‌هاي آب نسبت به مفاهيم انساني تأثيرپذيرند. نظريه اين محقق ژاپني كه تاكنون از سوي مؤسسات علمي فيزيكي و زيست‌شناسي مورد تأييد قرار گرفته است، مبتني بر بررسي نمونه‌هاي فراواني از كريستال‌هاي منجمدشده آب و مقايسه آن با يكديگر است. پروفسور «ايموتو»‌كه يافته‌هاي خود را در سه جلد كتاب ارائه كرده است، معتقد است كه مفاهيم متافيزيكي محيط بر روي تركيب مولكولي آب تأثير مي‌گذارد. اين دانشمند ژاپني كه فارغ‌التحصيل دانشگاه يوكوهاماست، داراي يك مؤسسه تحقيقاتي به نام SHM در ژاپن است كه امور تحقيقاتي مربوط به كريستاليزه شدن آب را در آنجا انجام مي‌دهد. آب، پيام مهمي براي ما دارد. آب به ما مي‌گويد كه نگاه عميق‌تري به خودمان بيندازيم. زماني كه با آيينه آب به تماشاي خود مي‌نشينيم، اين پيام به طور شگفت‌آوري خود را شفاف و درخشان مي‌كند. مي‌دانيم كه زندگي بشر مستقيما به كيفيت آبي كه در اطراف ما يا درون بدن ماست، روي آورده است. تصاوير و اطلاعات ارائه‌شده در اين مقاله،‌ بازتابي از فعاليت «ماسارو ايموتو»، محقق خلاق و روياپرداز ژاپني است. «ايموتو» كتابي با نام «پيغام آب» منتشر كرده كه برگرفته از يافته‌هاي تحقيقات جهاني وي است. اگر شما نسبت به تأثيرپذيري افكارتان از وقايع درون يا پيرامونتان شك و ترديد داريد، اطلاعات و عكس‌هايي كه در اينجا آورده شده را ببيند. اين تصاوير مستقيما بر اساس نتايج به دست آمده در كتاب انتشاريافته «ايموتو» است، مطمئنا در فكر و ذهن شما دگرگوني پديد مي‌آورد و عقايد شما را عميقا تغيير خواهد داد. بنا بر آنچه در كتاب «ايموتو» آمده است، ما به مدارك حقيقي دست يافته‌ايم كه نشان مي‌دهد، انرژي ارتعاشي بشر، افكار، نظرات و موسيقي بر ساختار مولكولي آب اثر مي‌گذارد. آب، ماده‌اي بسيار سازگار است، به گونه‌اي شكل فيزيكي آب به آساني با محيطي كه در آن هست، انطباق پيدا مي‌كند و نه تنها از نظر فيزيكي تغيير مي‌كند، بلكه شكل مولكولي آن نيز تغيير مي‌يابد. انرژي يا ارتعاشات محيط، شكل مولكولي آب را تغيير مي‌دهد. از اين جنبه، نه تنها آب توانايي آن را دارد كه از حيث ديداري، محيط خود را منعكس كند، بلكه از حيث مولكولي هم در انعكاس محيط اطراف خود عمل مي‌كند. «ايموتو»، تغييرات مولكولي آب را به وسيله تكنيك‌هاي عكسبرداري و مشاهده ميكروسكوپي به صورت سند و مدرك درآورده است. به اين صورت كه وي قطراتي از آب را به صورت يخ درآورده و سپس آنها را در يك فضاي تاريك ميكروسكوپي مورد آزمايش كه از قابليت‌هاي عكاسي برخوردار بوده، قرار داده است. تحقيقات وي، آشكارا تغيير شكل ساختار مولكول آب را به نمايش گذاشته است و اثر محيط بر ساختار آب را نشان مي‌دهد. برف، بيش از چندين ميليون سال است كه بر زمين فرود مي‌آيد و همان‌گونه كه مي‌دانيم، هر دانه برف‌، داراي شكل و ساختار خاص و منحصر به فرد است. با تبديل يخ به آب و عكسبرداري از ساختار آن، شما به اطلاعات باورنكردني‌اي آب دست پيدا مي‌كنيد. «ايموتو» به تفاوت‌هاي جالب‌توجهي در ساختار كريستالي آب دست يافته است كه از منابع گوناگون و شرايط مختلف در روي كره زمين تهيه شده‌اند. آبي كه از نخستين محل خود از كوه جاري مي‌شود و چشمه‌هايي كه جاري هستند، طرح‌هاي هندسي بسيار زيبايي از الگوهاي كريستالي‌شده خود ارائه مي‌دهند. آب آلوده و سمي كه از نواحي پرجمعيت و صنعتي به دست آمده است و آب راكد كوله‌هاي آب و سدهاي ذخيره، به صراحت ساختارهاي كريستالي تغييريافته و برحسب اتفاق شكل‌گرفته آب را نشان مي‌دهد. خانمي هم در ايران هستند به نام خانم حميده بي طرف مشابه اين تحقيقات را انجام داده اند و به نتيجه رسيده اند كه وقتي قرآن براي آب خوانده مي شود، مولوكول هاي آب زيباترين شكل را پيدا مي كنند و تحقيقات ايشان مورد تأييد جشنواره ي خوارزمي قرار گرفته است ما سميعيم و بصيــريم و هشيــم با شما نامحرمان ما خامشيم چون شما سوي جمادي مي رويد محرم جان جمادان كي شويد اين زنده و هشيار بودن عالم خيلي جالبه. تسبيح همه عالم. يه دانشمند ژاپني به اسم آقاي ماسارو ايموتو (Masaru Emoto) تحقيق جالبي كرده. آقاي ايموتو در مورد آب و تاثير پذيري و هوشياري اون تحقيق كرده. خلاصه نظر ايشون اينه كه اگه افكار بشري قبل از اينكه آب يخ ببنده متوجه آب بشن، تصاوير ميكروسكوپي حاصل از كريستال آب، بسته به اينكه اين افكار مثبت يا منفي باشن، زشت يا زيبا خواهد بود. به نظر دكتر ايموتو اين تصاوير خوب يا زشت را ميشه با استفاده از دعا، موسيقي يا نصب نوشته اي بر ظرف حاوي آب به دست آورد. مثلاً ايشون آب يك چشمه رو وقتي از دل كوه و سنگ مي جوشه برداشته و منجمد كرده و كريستال آب رو زير ميكروسكوپ ديده. كريستال آب شكل بسيار زيبا و منتظمي داشته. همين آب رو وقتي از وسط شهر يوكوهاما (زادگاهش) مي گذره، برداشته و آزمايش كرده، با كمال تعجب آب ديگه اون شكل منظم و هندسي و زيبا رو نداره. همينطور اين آزمايش رو تكرار كرده با پخش موسيقي هاي مختلف براي آب، زده برچسبي حاوي يك نوشته بر ظرف آب، دعا خوندن بر آب و ... در كارهاي آقاي ايموتو ما شاهد تأثير انرژي و نواسانات طبيعت و انسان، افكار، الفاظ، عقايد و موسيقي بر ساختار مولكولي آب هستيم. همان آبي كه 70 درصد بدن انسان بالغ را تشكيل مي دهد و به همان اندازه سياره ما را تحت پوشش دارد. بدن بسيار شبيه اسفنج است و متشكل از تريليونها خفره بنام سلول كه حاوي مايع مي باشد. چگونگي زندگي ما مستقيماً به چگونگي آب ما وابسته است. آب جسمي بسيار نرم و انعطاف پذير است و بطور فيزيكي براحتي شكل اشيا پيرامون را بخود مي گيرد. اما تنها ظاهر فيزيكي آن تغيير نمي كند بلكه ظاهر مولكولي آن نيز تغيير مي كند. انرژي يا نواسانات محيط شكل مولكولي آب را تغيير مي دهد. به اين معني كه آب نه تنها قادر است بطور عيني محيط را بازتاب كند بلكه بطور مولكولي نيز محيط را بازتاب مي كند. آقاي ايموتو اين تغييرات مولكولي را توسط تكنيك هاي عكسبرداري به تصوير كشيده است. او قطره هاي آب را منجمد مي كرد و سپس زير ميكروسكوپ در زمينه تاريك با امكانات ويژه عكس برداري ،مورد بررسي قرار مي داد. كار او به طور واضح تنوع ساختار مولكولي آب و تأثير محيط بر ساختار آب را نشان مي دهد. برف چند ميليون سال است كه بر زمين مي ريزد. هر دانه برف شكل منحصر بفرد خود را دارد. با منجمد كردن آب و عكس برداري از ساختار آن همانگونه كه آقاي ايموتو انجام داد، شما اطلاعات شگفت انگيزي درباره آب درك مي كنيد. آقاي ايموتو تفاوت هاي سحرآميزي در ساختار بلورين آب از عوامل و شرايط مختلف محيط پيرامون را كشف كرده است. آب جاري از چشمه كوهها و فصل بهار شكل هندسي زيبايي در نمونه هاي بلورين خود نشان داده اند.

براي كسانيكه اخلاق تند دارند

اثبات علمي تاثير دعا و نيايش در زندگي

نزديكي به خدا: «دعا موجب كمال نفس و قرب به خداست. امام صادق (ع) مي‌فرمايد: هيچ گاه دعا را ترك نكنيد، زيرا عملي را پيدا نمي‌كنيد كه مانند دعا موجب نزديكي به خدا باشد.» (1) حضرت در جاي ديگر مي‌فرمايد: « نزد خدا مقاماتي است كه بدون دعا و درخواست كردن كسي به آن نمي‌رسد.» (2) شناخت خدا: دعا درس تمام عيار خدا شناسي و كلاس توحيد و عرفان است. وقتي نام‌هاي پروردگار مانند رحمان و رحيم و سميع و بصير را به زبان جاري مي‌كنيم:

اولاً توجه مي‌كنيم كه پروردگاري مهربان و شنوا و بينا و آمرزنده داريم، در نتيجه اميدوار به رحمت و آمرزش او مي‌شويم.

ثانياً دعا كننده سعي مي‌كند صفات خدايي را در خود ايجاد و تقويت نمايد. نيز كوشش مي‌كند با همگان مهربان و باگذشت باشد. با دعا انسان از يك سو به مبدأ و معاد متصل مي‌شود و از سوي ديگر فقر و نياز ذاتي او ظاهر مي‌گردد.

دعا درخواست از خداوند سبحان وايجاد ارتباط با اوست ،در دعا انسان با خدا راز ونياز كرده واز او درخواست كمك ومساعدت را مي نمايد مي توان گفت دعا درخواست حاجت از خداوند است براي خود يا براي ديگران اهميت دعا : از جمله عوامل موثر در تهذيب نفس صفاي باطن ورسيدن به كمال وقرب حق ،دعا ونيايش به درگاه خداي سبحان است دعا ونيايش پيوند انسان را با خداي خود برقرار نموده وموجب پرواز روح به سوي ملكوت وفضاي معطر معنوي وعرفاني مي شود لذا دعا در فرهنگ اسلامي از جايگاه ومنزلت خاصي بر خوردار است خداي سبحان در آيه 77سوره فرقان مي فرمايد : قل ما يعبوابكم ربي لولا دعاوكم بگو اگر دعاي شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايي به شما نمي كند مفهوم آيه اين است كه اگر خداوند به شما عنايت وتوجه داشته باشد به خاطر دعاهاي شما بوده است نه چيز ديگر ودر آيه 30سوره غافر مي فرمايد : وقال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيد خلون جهنم داخرين پروردگارتان گفت بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما آنهايي كه از پرستش من سر گشي مي كنند زود است كه با خواري به جهنم در آيند پيامبر خاتم (ص)مي فرمايد: دعا سلاح مومن ستون دين ونور آسمان ها وزمين است در جايي ديگر مي فرمايد : برترين عبادتها دعاست هر گاه خداوند به بنده اي اذن دعا دهد در رحمت را به روي او بگشايد حضرت علي (ع)خطاب به امام حسن (ع)مي فرمايد : بدان كه كسي ملكوت وخزائن دنيا وآخرت در دست اوست به تو اجازه داده است تا اورا بخواني واجابت دعاي تورا ضمانت كرده است آثار دعا ونيايش : دعا ونيايش در زندگي وسرنوشت انسان آثار ارزشمندي داشته ودر معارف ديني به خصوص عرفان اسلامي از ارزش واهميت ويژه اي بر خوردار است

آثار دعا به شرح زير است :

1- آشنايي با معارف الهي : در آيه 2سوره انفال آمده است انماالمونون الدين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم واذا تليت عليهم آياته زادتهم ايمانا...يعني مومنان كساني هستند كه هر گاه نام خدا برده مي شود دلهايشان ترسان مي گردد وهنگامي كه ايات او بر آنها خوانده مي شود ايمانشان افزونتر مي گردد بنابراين اولين اثر دعا شناخت قدرت وعظمت خداوند وآشنايي با معارف اسلامي واستحكام پايه هاي ايماني واعتقادي انسان است

2- ارامش دروني : انسان وقتي در زندگي دچار گرفتگي ومشكلات مي شود تنها با دعا ونيايش از خداوند متعال مي تواند از اين مشكلات نجات پيدانمايد چرا كه دعا برقرار ارتبا انسان با خداست در حديث آمده است كه دعا كليد رحمت ونور وچراغي در تاريكي است

3- نجات ورهايي از مشكلات : در سوره انبياء در آيات 87و88خداوند به داستان حضرت يونس اشاره مي كند كه آن حضرت با دعا ونيايش وكمك از خداوند از شر شيطان خلاصي پيدا نمود

4- تحصيل نعمتهاي الهي : انسانهاي مومن با دعا ونيايش مي توانند در نعمت هاي الهي را به روي خود گشوده وبا استفاده از آنها موفقيت هاي فراواني را به دست آورند

5- منزلت نزد پروردگار :از جمله آثار دعا ونيايش بدست آوردن ارزش وكسب منزلت نزد پروردگار عالم خواهد بود در سوره فرقان مي خوانيم : بگو اگر خداوند به شما عنايتي نموده بخاطر دعاهاي شما مي باشد وامام صادق 0ع)مي فرمايد : نزد خداي متعال مقام ومنزلتي است كه كسي به آن مقام نمي رسد مگر به درخواست ودعا

6- شفاي درد وبيماري :

7- دفع بلا قطع نظر از اجر و پاداشي كه براي دعا هست و قطع نظر از اثر استجابتي كه بر دعا مترتب است،

دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگي كند و روح انسان به اهتزاز آيد، يك روحانيت بسيار عالي دارد. مثل اين است كه انسان خود را غرق در نور مي بيند. شرافت گوهر انسانيت را در آن وقت احساس مي كند. آن وقت خوب درك مي كند كه در ساير اوقات كه چيزهاي كوچك او را به خود مشغول داشته بود و او را آزار مي داد چقدر پست و ساقط و سافل بوده. انسان وقتي كه از غير خدا چيزي مي خواهد احساس مذلت مي كند و وقتي كه از خدا مي خواهد احساس عزت. به اين ترتيب دعا، هم طلب است و هم مطلوب، هم وسيله است و هم غايت، هم مقدمه است و هم نتيجه. اولياي خدا هيچ چيزي را به اندازه دعا خوش نداشتند، همه خواهشها و آرزوهاي دل خود را با محبوب واقعي در ميان مي گذاشتند و بيش از آن اندازه كه به مطلوبهاي خود اهميت مي دادند به خود طلب و راز و نياز اهميت مي دادند، هيچ گونه احساس خستگي و ملالت نمي كردند، به تعبير اميرالمؤمنين خطاب به كميل نخعي«هجم بهم العلم علي حقيقة البصيره ، و باشروا روح اليقين ، و استلانوا ما استوعره المترفون و أنسوا بما استوحش منه الجاهلون ، و صحبوا الدنيا بأبدان أرواحها معلقة بالمحل اععلي؛ علم همراه با بينش حقيقي به آنان هجوم آورده و آنان با روح (يا با نسيم لذت) يقين هم آغوش گشته اند و آنچه را نازپروردگان رفاه طلب دشوار پندارند بر خود نرم و هموار شمارند، و به آنچه نادانان از آن گريزانند انس گرفته اند، و به بدن هايي با دنيا همدم گشته اند كه جانشان به جهان برين وابسته است». ( نهج البلاغه ، حكمت 147). برعكس دلهاي زنگ گرفته سياه و قفل شده كه از درگاه خدا رانده شده اند. آنها كه لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشيده اند هيچ لذتي را بر اين لذت مقدم نمي دارند. دعا آن وقت به اوج عزت و عظمت و لذت مي رسد و صاحب خود را غرق در سعادت مي كند كه دعا كننده لطف خاص الهي را با خود ببيند و آثار استجابت دعاي خود را مشاهده كند. «و أنلني حسن النظر في ما شكوت ، و أذقني حلاوه الصنع في ما سألت ؛ خدايا! حسن نظر خود را در آنچه به تو شكايت كردم به من ابلاغ كن و حلاوت استجابت آنچه را از تو خواسته ام به من بچشان» (از فقرات دعاي هفتم صحيفه سجاديه). دانشمندان مي گويند فرق است بين علم اليقين و عين اليقين و حق اليقين. اين طور مثال مي آورند، مي گويند فرض كنيد آتشي در نقطه اي افروخته شده است. يك وقت شما اثر آتش را مثلا دودي كه بلند است مي بينيد و همين مقدار مي دانيد كه در آنجا آتشي هست كه اين دود از آنجا بلند است، اين علم اليقين است، و يك وقت خود آتش را از نزديك مي بينيد، اين عين اليقين است و بالاتر از دانستن است، مشهود است، و يك وقت بقدري نزديك مي شويد كه حرارت آتش به بدن شما مي رسد و شما را گرم مي كند، داخل آتش مي شويد، اين حق اليقين است. انسان ممكن است خدا را كاملا بشناسد و به وجود مقدسش ايمان و اذعان داشته باشد ولي در زندگي خصوصي خود اثر لطف خاص خدا و عنايتهاي مخصوصه اي كه گاهي به بندگانش عنايت مي فرمايد نبيند، اين مرتبه علم اليقين است. ولي گاهي هست كه عملا اثر توحيد را مشاهده مي كند، دعا مي كند و از غير خدا اعتمادش را قطع مي كند و اثر اين توكل و اعتماد را در زندگي خودش مي بيند، اثر توحيد را شهود مي كند، اين مرتبه عين اليقين است. آن دسته از بندگان حق لذت مي برند كه اهل دل و اهل توكل و اعتماد به خدا هستند و آثار دعاهاي خود و توكلها و اعتمادهاي خود را مشاهده مي كنند، از بهجتها بهره مند مي شوند كه براي ما كمتر قابل تصور است. البته مرتبه بالاتر آن است كه دعا كننده مستقيما خود را با ذات حق در تماس مي بيند، بلكه خودي نمي بيند و خودي مشاهده نمي كند، فعل را فعل او، صفت را صفت او، و در همه چيز او را مي بيند. انسان وقتي كه يك هنر كوچكي را مي آموزد، علمي و فني را ياد مي گيرد، درس مي خواند، طبيب يا مهندس مي شود، بعد از سالها زحمت و رنج همينكه اولين بار اثر هنر خودش را مي بيند، مثلا مريضي را معالجه مي كند و او بهبودي مي يابد، طرح ساختماني را مي ريزد و ساخته مي شود و خوب و ظريف و عالي از كار در مي آيد، غرق سرور و بهجت مي گردد و عزتي در خود احساس مي كند. از بالاترين لذتها اين است كه انسان اثر هنر خود را ببيند. چه حالي به انسان دست مي دهد اگر اثر هنر ايمان خود را، يعني لطف خاص خدا را نسبت به خود ببيند. عزتي كه از راه موفقيت در توحيد براي انسان دست مي دهد و سرور و بهجتي كه در آن حال دست مي دهد هزارها درجه بالاتر است، هزارها درجه لذيذتر و شيرين تر است. نيايش در همين حال كه آرامش را پديد آورده است، در فعاليتهاى مغزى انسان يكنوع شكفتگى و انبساط باطنى و گاهى روح قهرمانى و دلاورى را تحريك مى كند، نيايش خصائل خويش را با علامات بسيار مشخص و منحصر به فرد نشان مى دهد، صفاى نگاه، متانت رفتار، انبساط و شادى درونى، چهره پر از يقين، استعداد هدايت و نيز استقبال از حوادث، اينها است كه از وجود يك گنجينه پنهان در عمق روح ما حكايت مى كند، و تحت اين قدرت حتى مردم عقب مانده و كم استعداد نيز مى توانند نيروى عقلى و اخلاقى خويش را بهتر به كار بندند، و از آن بيشتر بهره گيرند، اما متاسفانه در دنياى ما كسانى كه نيايش را در چهره حقيقتش بشناسند بسيار كمند. دعا يكنوع كسب قابليت براى تحصيل سهم زيادتر از فيض بى پايان پروردگار است. به عبارت ديگر انسان به وسيله دعا توجه و شايستگى بيشترى براى درك فيض خداوند پيدا مى كند، بديهى است كوشش براى تكامل و كسب شايستگى بيشتر عين تسليم در برابر قوانين آفرينش است، نه چيزى بر خلاف آن. از همه گذشته دعا يكنوع عبادت و خضوع و بندگى است و انسان به وسيله دعا توجه تازه اى به ذات خداوند پيدا مى كند، و همان طور كه همه عبادات اثر تربيتى دارد دعا هم داراى چنين اثرى خواهد بود.

جهت محبت عظيم

اين عمل بارها تجربه شده است:

۷ ميخ اهني بزرگ برداشته وبر هر كدام يكبار سوره ي ياسين را مي خوانيدوهر بار كه خوانديد مي گوييد سوختم دل وجان فلان بن فلان را(البته اگر مطلوب مرد باشد)

ولي اگر مطلوب زن است بگوييد:سوختم دل وجان فلانه بنت فلان را

بعد از اينكه ۷ بار سوره ي ياسين را به ۷ ميخ خوانديد ميخ ها را در ظرف فلزي گذاشته وزير اتش مي گذاريد .بعد از اينكه ميخ ها سوختن(منظور سياه شدن واتش تمام شدميخ ها را در باقچه چال كنيد.

دقت كنيد كه براي كار حلال استفاده شود وگرنه در مورد كار حرام مورد غضب الهي قرار مي گيريد